حکم شیرین

ساخت وبلاگ

آنکه از سوی تو آمد دستور بود 

بر دل ما افتاد و مقبول بود 

 

با خود گفتم چنین کاری با من چرا 

من که حیرانم این همه سوختن چرا 

 

آنکه بدل ما روشنائی مثل روز  داد 

حکمی بود که دوباره به ما شور داد

 

از شور تو وصف آواره است 

از خود نگم که مسعود مستانه است 

 

دست گیری همچو تو وجود ندارد 

خوشبخت منم که جز تو پشت و پناه ندارد 

 

پ ن : چه روزهای قشنگی 

با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 0:30